اگر قرار باشد انتخابات این دوره پاکستان نیز از همان الگوی انتخاباتهای گذشته پیروی کند، باید حزب راست میانه مسلم لیگ- نواز (تحت سیطره خاندان نوازشریف) بیشتر کرسیهای مجلس ملی را بهدست آورد و در پی تشکیل دولت فدرال برآید.از سال1988 عناصر عمده و همیشگی انتخابات در پاکستان عبارت بودهاند از ترکیبی از مخالفت با حزب حاکم و بستن دست و پای سیاستمداران منتخب که دائما منجر به تبادل قدرت در سطح ملی بین دو حزب بزرگ کشور، یعنی حزب مسلم لیگ- نواز و رقیب عمده آن یعنی حزب مردم (حزب خانواده بوتو) بوده است (انتخابات سال2002 از جهاتی بهخصوص شدت مداخله نظامیان، موردی استثنایی در میان سایر انتخاباتهای گذشته بود).
با این حال، پاکستان جامعهای است دستخوش تغییر دائمی و بیثباتی؛ جامعهای که تحتتأثیر تغییرات گسترده جمعیتی، ازجمله افزایش ناگهانی جمعیت جوان کشور و روند شهرنشینی فزاینده است. در عین حال، پاکستان در بحبوحه دورهای طولانی از خشونت داخلی، تروریسم و رکود تورمی قراردارد. درحالیکه ممکن است رفتار و گرایش انتخاباتی رأیدهندگان در انتخابات پیشرو مانند گذشته باشد، اشتباه است اگر تأثیر عوامل جدید بر روند انتخابات و احتمالات جدید ناشی از این عوامل جدید را نادیده بگیریم اما چه عناصر غیرقابل پیشبینی یا نامشخصی وجود دارند که میتوانند موجب نتایجی غیرمنتظره و متفاوت با گذشته در انتخابات پاکستان شوند؟
نخستین عامل غیرقابل پیشبینی هیأت انتخاباتی پاکستان است که طی هفتههای اخیر قدرت خود را نشان داده و سیاستمداران سرشناس را به اتهام داشتن مدارک تحصیلی تقلبی و سایر جرائم فاقد صلاحیت حضور در انتخابات دانسته است. سرپرستهای رده پایین حوزههای انتخاباتی در موارد بسیاری پای خود را از حدود قانونیشان فراتر گذاشته و از نامزدهای انتخاباتی پرسشهای شخصی پرسیدهاند و حتی یک نامزد را به اتهام باور نداشتن به ایدئولوژی تشکیل کشور پاکستان رد صلاحیت کردهاند. روند استیناف نامزدهای رد صلاحیت شده که یک هفته به طول میانجامد، میتواند آنچه این مقامات رشتهاند و سختگیری زیاده از حد آنها را پنبه کند. با این حال چنانچه نامزدهای سرشناس از دو حزب عمده کشور نتوانند در این رقابت حضور یابند، سومین حزب پاکستان یعنی حزب تحریک (جنبش) انصاف به رهبری عمرانخان (قهرمان سابق کریکت جهان) ممکن است بیشترین بهره را از این خلأ ببرد.
دومین عامل غیرقابل پیشبینی خشونت ارتش و نظامیان است. گروههای نظامیان نیز مانند هیأت انتخاباتی پاکستان این ظرفیت را دارند تا نامزدهای حاضر در انتخابات را به شکلی گزینش شده رد یا تأیید صلاحیت کنند. تحریک (جنبش) طالبان پاکستان تهدید کرده است به تجمعات احزاب سکولار کشور حمله خواهد کرد. حزب بزرگ مردم به رهبری آصفعلی زرداری (داماد خانواده بوتو) و نیز دو حزب ملی عوام و جنبش متحده، سه حزب سکولار مهم پاکستان محسوب میشوند. طالبان پاکستان همچنین به رهبران سه حزب اسلامگرای جمعیت علمای اسلام، فضل و جماعت الاسلامی گفتهاند میتوانند واسطه تماس آنها با ارتش باشند. طالبان به حملات خشونتبار خود علیه حزب سکولار ملی عوام در موسم انتخابات ادامه میدهد و شماری از رهبران این حزب را ترور کرده است. در واکنش به این حملات، حزب ملی عوام ترجیح داده است به شکلی کمتر آشکار در انتخابات شرکت کند، درحالیکه کاهش حضور عمومی در فصل انتخابات میتواند به موقعیت حزب در فضای سیاسی کشور لطمه بزند. این حزب پیش از این در نظرسنجیها با اقبال اندک رأیدهندگان روبهرو بوده است. به این ترتیب، شبح خشونت و تأثیر آن بر فعالیتهای انتخاباتی حزب عوام میتواند شرایط این حزب سکولار را در انتخابات بدتر کند. میتوان انتظار داشت طالبان این روزها در پی ترور یک سیاستمدار سکولار سرشناس باشد. هرچند چنین اقدامی میتواند نتیجه معکوس برای طالبان داشته باشد. ترور بینظیر بوتو در سال2007 موجب گسترش همدردی با حزب وی- حزب مردم- و پیروزی غیرمنتظره آن در انتخابات شد.
سومین عامل غیرقابل پیشبینی رأیدهندگان زن محسوب میشوند، بهخصوص در نقاط شهری پنجاب؛ منطقهای که انتظار میرود شاهد رقابتی نزدیک بین احزاب سیاسی باشد. شرکت زنان در انتخابات- چه رأیدهندگان و چه نامزدهای زن- معمولا کمتر از مشارکت مردان پاکستانی است اما شکاف جنسیتی در مناطق شهری کاهش یافته؛ مناطقی که نقش اجتماعی- اقتصادی زنان در آنها طی یک دهه گذشته تغییر کرده است. با وجود رشد اقتصادی بسیار پایین پاکستان طی سالهای اخیر، پخش آگهی کالاهای مصرفی افزایش قابلتوجهی یافته که تا حدی مرهون شمار فزاینده زنان در محیطهای کاری است. زنان شاغل شهرنشین اینک از درآمد مناسب و حق انتخابی مانند ثروتمندان و مصرفکنندگان مرفه برخوردارند. آیا این استقلال زنان بازتاب قابلتوجهی در شعبات رایگیری خواهد داشت؟ آیا پاکستان شاهد شکاف بین آرای اعضای خانوادهها خواهد بود؟ حزب تحریک (جنبش) انصاف عمرانخان میتواند روی این موضوع حساب جدی باز کند. شاخه زنان این حزب به نسبت فعال است. یکی از آگهیهای تلویزیونی حزب، یک پزشک زن را نشان میدهد که به مناصب بالای حزب راه یافته است. وی در این آگهی ابراز میکند چندماه پیش فرزند پسر خود را از دست داده اما نه این تراژدی و نه مسئولیتهای حرفهایاش هیچیک مانع او برای فعالیت در حزب عمران خان و تلاش برای تغییر نشده است. بهنظر میرسد مخاطبان این آگهی مادران شاغل و فعال در عرصه اجتماع باشند.
چهارمین عامل غیرقابل پیشبینی آرای جوانان است. جوانان بین 18تا 30سال حدود 35درصد رأیدهندگان ثبت نام کرده را تشکیل میدهند. درحالیکه آنها در سطح ملی به هیچ جبهه سیاسی مشخصی تمایل نشان نمیدهند، میتوانند در مناطق شهری دو استان پنجاب و خیبر- پشتونخوا که با رقابت تنگاتنگ احزاب روبهرو هستند، کفه ترازو را به سوی برخی احزاب پایین بیاورند. حدود 94درصد جوانان واجد شرایط رأی دادن در پاکستان بر این باورند که کشورشان در مسیری نادرست حرکت میکند. آیا حزب عمران خان میتواند بازتاب اعتراض آنها علیه احزاب ملی عوام، حزب مسلم لیگ- نواز و حتی حزب مردم باشد؟
و در نهایت پنجمین عامل غیرقابل پیشبینی در انتخابات پاکستان، اقلیتهای مذهبی- بهخصوص مسیحیان که میتوانند رأی تعیینکنندهای در استان مرکزی پنجاب باشند- محسوب میشوند. حزب مسلم لیگ که طی پنجسال گذشته اداره این استان را بر عهده داشته است، سابقهای پرفراز و نشیب در برخورد با اقلیتهای مذهبی دارد. طی ادوار قدرت گرفتن حزب، حمله علیه احمدیها، بارلویها، مسیحیان و شیعیان در این استان افزایش یافته است. حال اقلیتهای مذهبی میتوانند با بهرهگیری از این فرصت، شرایط را به نفع حزب رقیب (مردم) برگردانند؛ حزبی که روابط بهتری با اقلیتهای مذهبی دارد یا حتی میتوانند به نفع حزب انصاف عمرانخان وارد عمل شوند؛ حزبی که به صراحت از ایده تکثر و آزادی مذاهب حمایت میکند.
* عارف رفیق، محقق مؤسسه خاورمیانه و رئیس مؤسسه مشاورهای وزیر است که در امور سیاست خاورمیانه و جنوب آسیا (شبه قاره هند) و مسائل امنیتی به مشاوره و ارائه راهنماییهای استراتژیک میپردازد.